گوشیم رو گذاشتم روی حالت هواپیما که دیگه برم بخوابم و در آخرین لحظه، چشم دوختم به قفسه کتابهای دانشگاهم که با چه ذوقی واقعا دوست دارم که پر بشه از کتابهای زیبای مرتبط با رشتهم. در واقع انگار یکهو شوق اون روز که رفتم از IBB* کتاب شیمیآلی قطور زبان اصلی رو امانت گرفتم توم زنده شد و من رو کشوند پای لپتاپ تا بنویسم از این احساس درونی که زیبا بود و دوست داشتم که ماندگار بشه.
ترجیحا نه مثل گذر سیاوش از آتش یا گلستان شدن آتش برای ابراهیم! لطفا همون کاربرد متداول آتش. ممنون:) بازدید : 460
سه شنبه 8 ارديبهشت 1399 زمان : 18:25